نتایج جستجوی عبارت «الیاس مهربانکار آبادان دبستان انوشیروان دبیرستان امیرکبیر لشکر 16 قزوین 15/10/1359» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -پیکار مردان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به برادرمان رضا خلیلی که آموزش ارتش بیست میلیونی را در خون آغازگر شد. ریشه در خون دارد این پیکار مرد می‌خواهد کشد این کوه را بردوش مرد می‌خواهد کشد بردوش این بار رسالت را آی انسانها که غمگینید خون می‌خواهد این هنگامه پر رنج چه عاشق گونه می‌سوزند این پروانه‌های ما بگرد شعله شمع وجود امت اسلام بیا بنگر سراسر خون گرفته است خاک ایران را از آنجا، از مرز عراق آن پهنه حماسه مردان عشق آموز و تا اینجا رضا این خفته در خون چه ابری دارد...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -زینب ما
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به خواهر فریادگر طاهره کاوه که زبانش فریاد زینب بود. اما نمی‌دانند چه شبهائی سحر کردیم اما نمی‌دانند اما نمی‌دانند چه شبها خون سرخ خویشتن را با گلاب رنگ بر سنگفرش کوچه‌هامان شاد پاشیدیم اما نمی‌دانند چگونه سینه‌هامان را سپر کردیم بر سرنیزه‌های آب داده هان ای امید سرخ آزادی ای فریاد سرخ درد با ما بمان، اینجا دگر شب نیست ای سبز چشمانت، بمان سرسبز آخر کجا گفتند؟ وقتی که مهمان آمده در خانه صاحبخانه بگریزد آخر کجا گفتند؟ آزادی است مهمان ما مهمان‌نواز خوب یاران رها از بند با ما بمان ای...
وصیتنامه شهید محمد تقی سرپوش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد تقي سرپوش »
بسم الله الرحمن الرحیم بنام خدای شهیدان و بنام خدای خمینی پیام با شماست ای جوانان، ای مجاهدان ایرانی و ای مجاهدان اسلام و ای رهروان الله، مدتی است از شهرم، از شهری که برایم غم بود و کور، به شهری سفر کردم که جای پای دلیران ایران و اصحاب حسین(ع) است که در این شهر جنگیدند و چنان اسلام را یاری نمودند که قدرت تفکر را از دشمن گرفتند. من در اینجا خیلی چیزها را یافتم و خیلی به...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید عزیز مشکین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید عزیز مشکین »
عزیز مشکین فرزند عوض، در سال 1344 در خانواده‌ای مذهبی و معتقد به اسلام در روستای دهمورد از توابع شهرستان نی‌ریز متولد و از همان اوان کودکی با درد و رنج و محرومیت مردم روستا آشنا شد. در سن 6 سالگی به مدرسه رفت و تا کلاس دوم دبیرستان ادامه تحصیل داد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاه خود و کلاس اول و دوم دبیرستان را در شهرستان نی‌ریز با موفقیت گذراند. عزیز جوانی متقی و با...
کلیات عملیـات ثامـن الائـمه(ع)
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات ثامن الائمه (ع »
این عملیات در تاریخ ۱۳۶۰/۷/۵ در محور آبادان باهدف شکست حصر آبادان و با همکاری نیروهای سپاه، بسیج و ارتش انجام شد. عملیات ثامن‌الائمه (ع)، اولین عملیات گسترده مردمی علیه نیروهای متجاوز بود. مردم شهرستان نی‌ریز بااطلاع از انجام عملیات گسترده علیه بعثیان متجاوز، در شهریورماه ۱۳۶۰ نیرویی به استعداد هشتاد نفر عازم میدان‌ها نبرد کردند. آقای خلیل داودی در مورد چگونگی حضور نیروهای شهرستان نی‌ریز در این عملیات می‌گوید: (داودی 4-1) یک شب! حدود ساعت یازده به‌اتفاق فرماندهی...
نقش نیروهای شهرستان در عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
نیروهای شهرستان نی‌ریز در این عملیات در قالب گردان کمیل عمل کردند‌. گردان پس از عدم موفقیت عملیات کربلای 4 در مرخصی به سر می برد‌. در حین مرخصی به نیروها اطلاع داده می‌شود که سریعا" جهت انجام عملیات فوق، خود را به منطقه برسانند‌. علیرغم پراکندگی نیروها در شهر و بخش‌ها و روستاهای تابعه‌، بیش از 95% آنان ظرف مدت زمانی کمتر از 24 ساعت خود را به منطقه عملیاتی یعنی اهواز و سپس شلمچه می‌رسانند و...
زندگینامه خودنوشت جانباز احمد علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید خلیل دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید خلیل دمیری »
ریزش برگ‌های پائیزی و صدای ناله برگهای خزان زده در پای درختان ایستاده در باغ، خاطرات آمدن کودکی را در مهره ماه 1342 در خانواده‌ای متدین و مذهبی، در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام "تم‌شولی" به یاد می‌آورد. او که آمد خزان را به فراموشی برد و نامش خلیل نامیدن تا در کوره راه زندگی «خلیل» پدر و مادر باشد. اما سختی روزگار از همان ابتدا، شراب تلخ زندگی توأم با مشقت و سختی را در...
اصطلاحات
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها »
1- "‌پرید‌"یکی از اصطلاحات رایج در بین رزمندگان این واژه بود. وقتی یکی از بچه‌ها در آفندها یا پدافندها به فیض عظمای شهادت نائل می‌گردید، همرزمان او می گفتند: فلانی هم پرید. به حق هم چنین بود پریدن از عالم "‌ناسوت‌" به عالم "‌لاهوت و ملکوت‌" 2- "‌پریدنی شده‌"‌: این اصطلاح را برای کسی بکار می‌بردند که حال و هوای معنوی خوبی داشت، بیشتر اوقات خود را به نماز، عبادت و نیایش ‌‌می‌پرداخت و به قول بچه‌ها آماده شهادت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید سعید شاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
سعید، بسان یاس سپیدی بود که ۱۳۴۸/۱/۲۴ در خانواده‌ای فرهنگی، فرهیخته، مذهبی و روحانی در میان آواز چلچله‌های بهاری شکفته شد. چهره مهربان و دل‌نشین او دل هر بیننده‌ای را مجذوب خود می‌کرد. سعید در خانه‌ای پا به عرصه حیات گذاشته بود که جد مادری وی مرحوم حضرت حجت‌الاسلام ‌والمسلمین حاج سید محمود ابطحی از سادات جلیل‌القدر و از علمای نی‌ریز، پایه‌گذار نیمی از آن بود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان اهلی نی‌ریز به پایان رساند و برای...